الآصال
بانک شعر آئینی


  با این نگاه شیعه ی چشمان کیستید؟ ...

سلمان کیستید مسلمان کیستید؟
با این نگاه شیعه ی چشمان کیستید؟

با این نگاه شعله ور از برق افتراق
با این نگاه خط زده بر خطبه ی وفاق

با این نگاه پر شده از خط فاصله
دور از ملاحظات روایات واصله

با کیست این نگاه؟ پی چیست این نگاه؟
آیینه ی نگاه علی نیست این نگاه

چشم علی که محو افق های دور بود
از درد و داغ شعله ور اما صبور بود

چشمی که حرف حرف سکوتش شنیدنی ست
چشمی که ربنای قنوتش شنیدنی است

آن حرف ها چه ژرف چه ژرفند خوانده اید؟
آن حرف ها شگفت و شگرفند خوانده اید؟

از درد بی امان چه بگویم شنیده اید
از خار و استخوان چه بگویم شنیده اید

مولا رسیده بود به سوزان ترین مصاف
اما نبرد دست به شمشیر اختلاف

تیغی که در مصاف به فریاد دین رسید
این بار در غلاف به فریاد دین رسید

چون لیلة المبیت علی از خودش گذشت
آتش به سینه داشت ولی از خودش گذشت

آتش به سینه داری اگر، شعله ور مباش
هیزم بیار سوختن خشک و تر مباش

دامن مزن به آتش این قیل و قال ها
از حق بگو، چنانکه علی گفت سال ها

از حق بگو ولی نه به توهین و افترا
با منطق علی، نه به توهین و افترا

القصه سیره ی علوی این چنین نبود
تاریخ را بخوان اخوی این چنین نبود

بادا که تا همیشه بمانیم با علی
سلمان شویم و مسلم این راه یا علی

 

شاعر:سیدمحمدجوادشرافت

موضوعات: المطهرون, امام علی امیر المؤمنین علیه السلام
[چهارشنبه 1396-05-18] [ 11:02:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تو را جایگزین نیست ...

در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست
تا فاطمه زنده است علی خانه نشین نیست

ای دست پر از پینه ز چرخاندن دستاس
افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست

در کوچۀ مسجد تو زمین خوردی و در ما
جز پینۀ چون زانوی اُشتر به جبین نیست

انصار هم از خطبۀ تو شرم نکردند
کردند بهانه که چنان است و چنین نیست

غصب فدک این بود که نام تو نباشد
پیداست که دعوا سر یک تکّه زمین نیست

کو چادر خاکی شده کو دامن مولا
تا کی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست

جایی که علی هست معاویه چه کاره است
قرآن ِ سر نیزه که قرآن مبین نیست

ای کاش که خود را برسانم به رکوعش
زیرا که بجز نام تواش نقش نگین نیست

مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست
المنة الّله که این است و جز این نیست

 

 شاعر:مهدی جهاندار

موضوعات: المطهرون, فاطمه الزهرا سلام الله علیها
 [ 11:00:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  در آستانه ی در ...

هزار سال گذشت و هزار بار دگر
تو ایستاده ای آن جا در آستانه ی در

تو ایستاده ای آن جا و در نگاه ترت
هزار شاپرک است و هزار جاده ی تر

هزار شاپرک گرد شمع حلقه زده
هزار جاده ی مشتاق قله های خطر

تن کبودت ، نیلوفری ز باغ ” فدک”
دل بلندت شعری به اقتفای پدر

ربوده نیمه شبان عطر گیسوان تو را
هزار باد صبا با هزار شانه به سر

تو می روی و علی از علی غریب تر است
شبیه نام تو که از همیشه فاطمه تر

پس از غروب تو بی چشم تر نخواهد دید
یکی از این دو پسر را یکی از این دو پسر

کدام چشمه ی خورشید و آشیانه ی ماه
به جای روی تو می جوشد از خیال بشر؟

کدام حادثه جز کوچ تو حریف علی ست ؟
بگو کدامین غربت؟ بگو کدام خبر ؟

بگو که زنده ای و سوی ما نظاره گری
دل مرا به بقیعت نه …تا خود “تو” ببر

هنوز هم که هنوز است این قد خم توست
که ایستاده همان جا … در آستانه ی در..

 

محمدجواد شاهمرادی

موضوعات: المطهرون, فاطمه الزهرا سلام الله علیها
 [ 10:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  وفادار اینچنین باشی ...


تو را می خواست تا در همسرانش بهترین باشی
برای خاتمِ پیغمبری نقش نگین باشی

خدایت انتخابت کرد تا ای مادر هستی
برای چشمه ی کوثر، بهشتی در زمین باشی

خدا هرشب برایت می فرستد تهنیت هایی
که در تنهایی ات هم صحبت روح الامین باشی

تو در اسلام و در ایمان و در عشق اولین بودی
زنی مثل تو دیگر نیست یعنی آخرین باشی

برای طعنه ی کفار در اوج نداری ها
تو باید پاسخ دندان شکن در آستین باشی

تو از معروفِ تُجاری ولی در شعب بیماری
فداکار آنچنان بودی، وفادار اینچنین باشی

علی تنها علی باید امیر المؤمنین باشد
و تنها تو سزاواری که ام المؤمنین باشی

 

محمدمهدی خانمحمدی

 

موضوعات: بدون موضوع, المطهرون, خدیجه کبری سلام الله علیها
[دوشنبه 1396-05-16] [ 08:35:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت