دریغا گل من | ... | |
دریغا گل من علی اصغر که سوز عطش برده از هوشَت وضوکن ز خون گلوی خود شهادت، اذان گفته در گوشت به لرزه افتاده ای، به روی دست پدر تلظّی مکن بیش از این جان بابا تو آیینه ی احمدی، تویی نور چشمان من که جان می دهی روی دستان بابا لای لای لای لای / ای ناشکفته پرپر لای لای لای لای / طفل بریده حنجر لای لای لای لای / جانم علی اصغر … که بر دست خسته تو را آرم فدای تو که با لب تشنه شدی عاقبت آخرین یارم سوی میدان می برم، تو را با چشم ترم سه شعبه ولی می دهد پاسخت را به روی گونه ببین، میامیزد اینچنین غریبانه خون تو و اشک بابا برگردانم / چگونه پیکرت را سرگردانم / جواب مادرت را سرگردانم / جواب مادرت را.. … که چَشم انتظار دعا هستند به شام و عِراق و یمن امروز به خون چهره ها را حنا بستند غریبانه غرق خون، روی دست مادران ز بی رحمی حرمله ها گواهند چه خاموش است این جهان، خدایا این کودکان مگر کشتگان کدامین گناهند شاعر: میلاد عرفان پور و محمد مهدی سیار
[جمعه 1397-04-29] [ 07:25:00 ب.ظ ]
لینک ثابت «فاطمه ی سه ساله» گوشواره هایت کو رقیه؟ 1397/06/27 @ 14:42 تقدیم شما: از حسن هر کس که در دل ذره ای هم کینه داشت تیر باران شد پدر من سنگ باران ای عمو مادرم را گو ببیند قاسمش رعنا شده بند بند پیکر من ای عمو از هم گسست عده ای با نیزه و یک عده با تیرم زدند می شنیدم یک نفر فریاد زد در همهمه: 1397/06/26 @ 00:54 سلام احسنت 1397/05/04 @ 07:48
|