الآصال
بانک شعر آئینی


  وفادار اینچنین باشی ...


تو را می خواست تا در همسرانش بهترین باشی
برای خاتمِ پیغمبری نقش نگین باشی

خدایت انتخابت کرد تا ای مادر هستی
برای چشمه ی کوثر، بهشتی در زمین باشی

خدا هرشب برایت می فرستد تهنیت هایی
که در تنهایی ات هم صحبت روح الامین باشی

تو در اسلام و در ایمان و در عشق اولین بودی
زنی مثل تو دیگر نیست یعنی آخرین باشی

برای طعنه ی کفار در اوج نداری ها
تو باید پاسخ دندان شکن در آستین باشی

تو از معروفِ تُجاری ولی در شعب بیماری
فداکار آنچنان بودی، وفادار اینچنین باشی

علی تنها علی باید امیر المؤمنین باشد
و تنها تو سزاواری که ام المؤمنین باشی

 

محمدمهدی خانمحمدی

 

موضوعات: بدون موضوع, المطهرون, خدیجه کبری سلام الله علیها
[دوشنبه 1396-05-16] [ 08:35:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یا زنده‌ باش یا کفنی از خدا بخواه ...

ای من! زبان دل‌شکنی از خدا بخواه

روح سوار بر بدنی از خدا بخواه

هرگاه بغضی آمد و چشمت جلا گرفت

دستی بر آر و نم‌زدنی از خدا بخواه

ای هر چه راه رفته و نارفته‌ات خراب!

عمر دوباره ساختنی از خدا بخواه

ای دل اگر لیاقت گل را نداشتی

انگشت های خارکنی از خدا بخواه

ای من! مریض روز و شب خلق تندرست!

یا زنده‌ باش یا کفنی از خدا بخواه


شاعر: عباس چشامی

موضوعات: بدون موضوع, المطهرون, مناجات-کلی
[شنبه 1395-01-07] [ 11:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نداری مریضی به بد حالی من ...

ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو

نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو

امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟ …..


شاعر:مجتبی روشن روان 

گزیده ای  از شعر


موضوعات: بدون موضوع, شعر و نثر ادبی, المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
[چهارشنبه 1394-10-30] [ 02:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هرچه پل است پشت سر من خراب كن ...

خسته شدم، بریده ام آقا، شتاب كن
یا انتخاب كن بخرم، یا جواب كن
برگشتنم همان و فنا گشتنم همان
هرچه پل است پشت سر من خراب كن
چله نشین میكده ی روضه ام كنید
این غوره های اشك مرا هم شراب كن
در این بساط، گریه مرا سیر می كند
آتش بزن، بیا؛ جگرم را كباب كن
حالا كه خرجِ كربُبلایم به پای توست
از سهم الأرث مادری خود حساب كن
محشر وبال گردنتانم حلال كن!
دست مرا بگیر و دوباره ثواب كن
رویم سیاه! روز قیامت به جای من
بنشین و با خدا؛ تو حساب و كتاب كن
نام مرا عزیز نیندازی از قلم!؟
لطفی كن و بهشت، حضور و غیاب كن

شاعر : وحید قاسمی

موضوعات: بدون موضوع, شعر و نثر ادبی, المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
 [ 01:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
 
مداحی های محرم