ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو

نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو

امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟ …..


شاعر:مجتبی روشن روان 

گزیده ای  از شعر


موضوعات: بدون موضوع, شعر و نثر ادبی, المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
[چهارشنبه 1394-10-30] [ 02:54:00 ب.ظ ]