الآصال
بانک شعر آئینی


  آرام تر ! حسین ...

شب گريه های غربت مادر تمام شد
زینب سلام الله علیها  به گریه گفت که دیگر تمام شد

امشب اذان گریه بگويد بگو، بلال
سلمان به آه گفت ابوذر! تمام شد

طفلان تشنه ،هروله در اشک می کنند
ایام تشنه کامی مادر تمام شد

آن شب حسن  سلام الله علیه شکست که آرام تر ! حسین سلام الله علیه
چشم حسین سلام الله علیه گفت : برادر! تمام شد

تا صبح با تو استن حنانه ضجه زد
محراب خون گريست كه منبر تمام شد

زاینده است چشمه ی زهرایی رسول
باور مكن که سوره ی کوثرتمام شد

باور مكن كه فاطمه سلام الله علیها از دست رفته است
باور مکن حماسه ي حیدر تمام شد

زهرا  سلام الله علیها اگرنبود حدیث کساء نبود
زینب نبودسلام الله علیها و واقعه ي کربلا نبود

 

 شاعر :علیرضا قزوه

موضوعات: المطهرون, فاطمه الزهرا سلام الله علیها
[چهارشنبه 1396-05-18] [ 11:12:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  جان کندن ...

آنکه آدم هست
و
عاشق نیست
کیست ؟
زندگی بی عشق
اگر باشد
همان جان کندن است!
دم به دم
جان کندن
ای دل
کار دشواریست
نیست ؟


شاعر:قیصرامین پور

موضوعات: بدون موضوع
 [ 11:06:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  با این نگاه شیعه ی چشمان کیستید؟ ...

سلمان کیستید مسلمان کیستید؟
با این نگاه شیعه ی چشمان کیستید؟

با این نگاه شعله ور از برق افتراق
با این نگاه خط زده بر خطبه ی وفاق

با این نگاه پر شده از خط فاصله
دور از ملاحظات روایات واصله

با کیست این نگاه؟ پی چیست این نگاه؟
آیینه ی نگاه علی نیست این نگاه

چشم علی که محو افق های دور بود
از درد و داغ شعله ور اما صبور بود

چشمی که حرف حرف سکوتش شنیدنی ست
چشمی که ربنای قنوتش شنیدنی است

آن حرف ها چه ژرف چه ژرفند خوانده اید؟
آن حرف ها شگفت و شگرفند خوانده اید؟

از درد بی امان چه بگویم شنیده اید
از خار و استخوان چه بگویم شنیده اید

مولا رسیده بود به سوزان ترین مصاف
اما نبرد دست به شمشیر اختلاف

تیغی که در مصاف به فریاد دین رسید
این بار در غلاف به فریاد دین رسید

چون لیلة المبیت علی از خودش گذشت
آتش به سینه داشت ولی از خودش گذشت

آتش به سینه داری اگر، شعله ور مباش
هیزم بیار سوختن خشک و تر مباش

دامن مزن به آتش این قیل و قال ها
از حق بگو، چنانکه علی گفت سال ها

از حق بگو ولی نه به توهین و افترا
با منطق علی، نه به توهین و افترا

القصه سیره ی علوی این چنین نبود
تاریخ را بخوان اخوی این چنین نبود

بادا که تا همیشه بمانیم با علی
سلمان شویم و مسلم این راه یا علی

 

شاعر:سیدمحمدجوادشرافت

موضوعات: المطهرون, امام علی امیر المؤمنین علیه السلام
 [ 11:02:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تو را جایگزین نیست ...

در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست
تا فاطمه زنده است علی خانه نشین نیست

ای دست پر از پینه ز چرخاندن دستاس
افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست

در کوچۀ مسجد تو زمین خوردی و در ما
جز پینۀ چون زانوی اُشتر به جبین نیست

انصار هم از خطبۀ تو شرم نکردند
کردند بهانه که چنان است و چنین نیست

غصب فدک این بود که نام تو نباشد
پیداست که دعوا سر یک تکّه زمین نیست

کو چادر خاکی شده کو دامن مولا
تا کی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست

جایی که علی هست معاویه چه کاره است
قرآن ِ سر نیزه که قرآن مبین نیست

ای کاش که خود را برسانم به رکوعش
زیرا که بجز نام تواش نقش نگین نیست

مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست
المنة الّله که این است و جز این نیست

 

 شاعر:مهدی جهاندار

موضوعات: المطهرون, فاطمه الزهرا سلام الله علیها
 [ 11:00:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت