شهر ما گمشده در غربت و ویرانی هاست
مشهدِ توست که آبادیِ ایرانی هاست

ذره ای از کفِ پایِ تو به لوت افتاده
چشمه ی چشم تو هم سهم خراسانی هاست

مردمِ شهر مسلمان شدهٔ رویِ تو اند
و خدا عاشق اینگونه مسلمانی هاست

عشق را خرج تو کردند همه شاعر ها
این پسندیده ترین خصلتِ آیینی هاست

همهْ دشت به این خانه پناه آوردند
که شمالِ حرمت جنگلِ گیلانی هاست

از نباتِ تو به همسایه تعارف کردن
رسمِ شیرین و صمیمانهٔ مهمانی هاست

دست بردن به خمِ طُره ی گیسوی شما
آرزویی است که در جرگهٔ سلمانی هاست

از گلابِ خودشان تحفه به مشهد بردند
این عطایی است که در مَسلَکِ کاشانی هاست

از گلابِ خودشان تحفه ولی این همه باز
زیره بردن به درِ خانهٔ کرمانی هاست

از کَرَم حرف شد و یاد تو افتادم آه
روزِ میلادِ تو شد یا که شبِ خلقتِ ماه؟

 

شاعر:علی یوسفی


موضوعات: المطهرون, امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
[شنبه 1396-05-14] [ 09:38:00 ب.ظ ]