الآصال
بانک شعر آئینی


  دمی که بی تو برآید ...

 

 

…شب فراق تو جانم خدا کند که سر آید

سر آید و تو بر آیی خدا کند که بیایی

دمی که بی تو برآید خدا کند که نیاید

الا که هستی مایی خدا کند که بیایی…

 

 

شاعر را پیدا نکردم

موضوعات: بدون موضوع, المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
[چهارشنبه 1394-10-30] [ 12:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نمی شود سحربرگردی؟ ...

 

ما منتظریم از سفر، برگردی
یکروز شبیه رهگذر برگردی

با کاسه ی آب و مجمری از اسپند
ما آمده ایم پشت در، برگردی

وقتی سر شب که رفتنت را دیدیم
گفتیم نمی شود سحر، برگردی؟؟

ما منتظر تو ایم آقا، نکند
یک جمعه غروب بی خبر برگردی

من گوشه نشین کوچه ی برگشتــم
ای کاش که از همین گذر برگردی

پرواز نمی کنیم از اینجا، باید
در فصل نبود بال و پر برگردی

وقتش نرسیده است ای مرد ظهور
با سیصدوسیزده نفر، برگردی؟

 

شاعر:علی اکبر لطیفیان

موضوعات: امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
 [ 10:53:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  يا من بَدَا فی كُل ِ ضِلع ٍ كَسرُها ...

 

یا من بَدَا فی كُل ِ ضِلع ٍ كَسرُها أُمَّ أَبيها
ای آنكه در هرسینه‌ای شكستگی‌اش نمایان شد

حَتّی غَدَا فی كُل قَلب ٍ قبرُها أُمَّ أَبيها

تا جایی‌كه در هر دلی آرامگاهی برای او هست 

أُمّاهُ لَو تَبكينَ قتلَ السِّبطِ فی جنبِ الفُراتِ
مادر جان! آن هنگام كه در عزای كشته شدن حسینت در كنار فرات می‌گریی

نوحِی علی مَن ناضَلوا و جاهَدوا ضِدَّ الطُّغاةِ
از داغ آن‌هایی كه علیه ظلم و طاغوت ایستادند و جانانه جنگیدند نیز نوحه بخوان!

يا قُرَّةَ عينِ الاوصياءِ
ای نور چشم تمام اوصیا

أدعوكِ دَوماً هذا نِدائی
دائما تو را می‌خوانم، این ندای من است

صلَّی علیكِ ربُّ السَّماءِ
پروردگار آسمان بر تو درود می‌فرستد

فاطمة، يا بَضعةَ المصطفی         فاطمة، تبكی لَكِ عينُ الوَفی
فاطمه، ای پاره تن مصطفی         فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو می‌گریند

أدعو و دمعُ العين ِ لِلكونِ صَدَی آه ٍ واويلاه
صدایت می‌زنم و اشك چشمم به سمت جهان پژواك می‌شود

يا بنتَ من يَجری بكفَّيهِ النَّدَی آه ٍواويلاه
ای دختر پیامبری كه بارش باران به اشاره دست‌های اوست

سالَت دماء ُالشّيعةِ مِن قلبِ بحرينِ الحزينِ
اینك این خون شیعه است كه از قلب اندوهگین بحرین جاری می‌شود

و هذه أَبنائُكِ تدعُوكِ يا أُمَّ الحسين
این‌ها فرزندان تواند ای مادر حسین كه تو را می‌خوانند

زهراءُ دَومًا قَلبی يُنادی
دل من همیشه تو را می‌خواند یا زهرا!

يا بَضعةً مِن خيرِ العبادِ
ای پاره تن بهترین بندگان

ذِكراكِ رمزٌ لِلاتّحادِ
یاد تو رمز اتحاد ماست

فاطمة، يا بَضعةَ المصطفی         فاطمة، تبكی لكِ عينُ الوَفی
فاطمه، ای پاره تن مصطفی         فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو می‌گریند

 

مرتضی حیدری آل كثیر


موضوعات: المطهرون, فاطمه الزهرا سلام الله علیها
[پنجشنبه 1393-12-21] [ 10:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است ...

 

در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است

شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتراست


بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند

دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است


گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند

این دل ویران همان ویرانه باشد بهتراست


جان من آقا مرا سرگرم کاشی‌ها مکن

میهمان مشغول صاحب‌خانه باشد بهتراست


صحنتان را می‌زنم برهم، جوابم را بده

این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است


مدّعی در این حرم از سیر بالاها مگو

این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است


گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من

جای ما پشت در میخانه باشد بهتراست


من که هربار آمدم اینجا گنهکار آمدم

توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است


تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم

این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است


صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت

پشت ما توصیه‌ی شاهانه باشد بهتر است


گریه کردم شانه‌ی گرم ضریحت بغض کرد

وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتراست


کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین تر است

روزی ماهم از این کاشانه باشد بهتر است


اشک میخواهم ز تو دریای «فَابکِ للحسین»

رزق ما از جام سقاخانه باشد بهتراست

 


شاعر:محمد جواد پرچمی

 

موضوعات: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
[سه شنبه 1393-10-02] [ 11:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت