شبیه یتیمی میان راه | ... | |
جان مرا رسانده به لب بغض گاه گاه سر رفته انتظار کسي که به ياد تو مي دوخت چشم حسرت خود را به سوي ماه تو حاضري و ما همه در بند غيبتيم يعني نجاتمان بده از اين شب سياه آقا علاج رو سِيَهي چيست غير اشک؟ حالا به سوي روضه ات آورده ام پناه ای ملجأ همیشه ی ابن سَبیل ها جا مانده ام شبیه یتیمی میان راه…. شاعر:یوسف رحیمی
[یکشنبه 1393-09-30] [ 10:58:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|