سر مي شود زمانه ولي بي تو غرق آه

جان مرا رسانده به لب بغض گاه گاه


سر رفته انتظار کسي که به ياد تو

مي دوخت چشم حسرت خود را به سوي ماه


تو حاضري و ما همه در بند غيبتيم

يعني نجاتمان بده از اين شب سياه


آقا علاج رو سِيَهي چيست غير اشک؟

حالا به سوي روضه ات آورده ام پناه


ای ملجأ همیشه ی ابن سَبیل ها

جا مانده ام شبیه یتیمی میان راه….



شاعر:یوسف رحیمی

موضوعات: المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
[یکشنبه 1393-09-30] [ 10:58:00 ب.ظ ]