الآصال
بانک شعر آئینی


  شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست ...


مصرع ناقص من کاش که کامل می شد

شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست

واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست

من که حیران تو حیران توام می دانم

نه فقط من که در این دایره سرگردانم

همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد

شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است

راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است

کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست

«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید

خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید

کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت

قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:

«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست

کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید

«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید


می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت

ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط

نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد

سالیانی ست که معراج خدا می خواهد-

زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند

لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند

دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی

رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی

وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی

وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی

در هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد

نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد

بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار

پا در این دایره بگذار عدم را بردار

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی

یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست

کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید

«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.

شاعر:سید حمید رضا برقعی


موضوعات: امام علی امیر المؤمنین علیه السلام
[شنبه 1392-05-19] [ 01:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ای فرزند آدم ! ...

 


ای فرزند آدم !

در شگفتم چگونه تو با مردم انس می‌گیری و به دیگران دل می‌بندی ؟

در حالی که می‌دانی تنها خواهی مرد،

و می‌دانی تنها در قبر خواهی خفت،

و تنها در پیشگاه من خواهی ایستاد،

و تنها حساب پس خواهی داد.

آیا اندیشیده‌ای چقدر تنها خواهی بود؟

ساعتی؟

روزی؟

ماهی؟

سالی؟

چند هزار سال؟ چند میلیون سال؟

با خودت فکر کن و بیندیش؛

هر قدر که قرار است پس از مرگ با من تنها باشی، در دنیا با من انس بگیر؛

اگر لحظه‌ای، لحظه‌ای، و اگر همیشه، همیشه…


(محمد رضا زائری ؛کتاب تنهایی؛برگردان برخی از احادیث قدسی)

 

حدیث_قدسی   تنهایی

موضوعات: ادبیات, شعر و نثر ادبی
 [ 01:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ندبه، گریه، عهد، فرج... باز گناه ! ...

 

 

 

من مثل تو و تو مثل من چشم به راه

ما چشم به راه مردی از کوچه ی ماه

بگذار دوباره جمعه را صرف کنیم:

ندبه، گریه، عهد، فرج … باز گناه!

 

شاعر: محمّدحسین ملکیان

 

امام_زمان  جمعه  ندبه  فرج  انتظار

موضوعات: امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
 [ 01:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلخوشم من به محالات رضا (علیه السلام) ...

حرم

 

دل خوشم من به محالات رضا(علیه السلام)

دل من گم شد ، اگر پیدا شد
بسپارید امانات رضا(علیه السلام)
واگر از تپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا
از رضا خواسته ام تا شاید
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتند محال است اما
دلخوشم من به محالات رضا

شاعر:محسن ناصحی

 


موضوعات: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
 [ 01:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت