الآصال
بانک شعر آئینی


  نداری مریضی به بد حالی من ...

ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو

نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو

امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟ …..


شاعر:مجتبی روشن روان 

گزیده ای  از شعر


موضوعات: بدون موضوع, شعر و نثر ادبی, المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
[چهارشنبه 1394-10-30] [ 02:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هرچه پل است پشت سر من خراب كن ...

خسته شدم، بریده ام آقا، شتاب كن
یا انتخاب كن بخرم، یا جواب كن
برگشتنم همان و فنا گشتنم همان
هرچه پل است پشت سر من خراب كن
چله نشین میكده ی روضه ام كنید
این غوره های اشك مرا هم شراب كن
در این بساط، گریه مرا سیر می كند
آتش بزن، بیا؛ جگرم را كباب كن
حالا كه خرجِ كربُبلایم به پای توست
از سهم الأرث مادری خود حساب كن
محشر وبال گردنتانم حلال كن!
دست مرا بگیر و دوباره ثواب كن
رویم سیاه! روز قیامت به جای من
بنشین و با خدا؛ تو حساب و كتاب كن
نام مرا عزیز نیندازی از قلم!؟
لطفی كن و بهشت، حضور و غیاب كن

شاعر : وحید قاسمی

موضوعات: بدون موضوع, شعر و نثر ادبی, المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
 [ 01:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  باد هم نَبَرَد ...

.


همه نامه ها را میخواند

فقط کافی است برسد

خوشا به حال نامه هایی که نگاهش رامزه می کنند

چقدر حالشان خوب می شود!

خستگی راه طی شده یادشان می رود

با قلب میخندند

البته شرطش این است که :نامه برسد

و این ” رسیدن “مهم است

باید مه و خورشید و فلک کمک کنند تا باد نامه را برساند

نمی دانم کدام باد نامه ها را می برد

باد شمال ،باد جنوب یا ..باد صبا؟

بعضی نا مه ها سبکبارند؛ به اشاره باد می روند

بعضی ها خودشان بال دارند و باد فقط مامور تشریفات است

و بعضی ها اصلا انگار خودشان نمیخواهند برسند

یعنی روی آن را ندارند که برسند

اما خطاب به کسی هستند که …نمیشود، باید برسند

باد اینها را کشان کشان می برد.

و بعضی نامه ها همیشه نمناکند .

باد نامه های خیس را چطور خواهد برد؟

چه خوب گفته صائب :

کجا رسد به تو مکتوب گریه آلودم

که باد هم نبرد کاغذی که نم دارد






موضوعات: شعر و نثر ادبی, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام, دست نوشت
 [ 12:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تلخ ترین ...

شاعرها می گویند قصه تلخیست قصه عادت

من می گویم تلخ ترین ها عادت به ندیدن امام است

دیگر نمیفهمی که اصلا چرا باید کامت تلخ نباشد

اصلا نمیفهمی که کامت تلخ است

اصلا مگر کام ما تلخ است ؟

این وحشت ناک نیست؟

 

 

 

باد صبا

موضوعات: شعر و نثر ادبی, المطهرون, امام حجة بن الحسن صاحب الأمر علیه السلام
 [ 12:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت